سر کلاس درس معلم به یکی از دانش آموزان می گوید: برو دفتر مدرسه چند تا گچ بیار. دانش آموز از کلاس خارج می شود و در این اثنا معلم بر روی تخته سه خط می کشد. یک خط بزرگ، یکی متوسط و دیگری کوچک که پایین دو خط دیگر بود. معلم به بچه ها می گوید: هر وقت که دانش آموز آمد من از هر کدام از شما که سوال کردم که از نظر علمی کدام خط بزرگ تر است شما در پاسخ بگویید خط پائینی یعنی خط کوچک.
وقتی که دانش آموز وارد کلاس شد و سرجایش نشست معلم از همه کلاس به غیر از آن دانش آموز سوال را پرسید و همه گفتند خط پایین. یعنی همان خط کوچک. و در آخر از دانش آموزی که گچ آورده بود این سوال را پرسید و او هم گفت:
- خط پایین.
معلم گفت: ببینید بچه ها وقتی در یک فضایی همه یک حقیقت را انکار می کنند و آن را به دروغ واقعیت نشان می دهند امکان دارد که افراد زیادی آن دروغ را باور کنند. پس به خاطر همین است که می گویند دروغ گو دشمن خداست. پس یکی از علل بدی ماهواره هم به همین خاطر است که اخبار دروغ را دائما تبلیغ می کنند و روی آن قضیه دروغ بسیار مانور می دهند.
ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست /
فخری به داریوش و به اسفندیار نیست
مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد /
ما را به جاهلیّت آن دوره کار نیست
در سایه محمد(ص) و آل محمدیم /
برتر از این برای بشر افتخار نیست
ابناء دین و سوره توحید و کوثریم /
بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست
اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است /
هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست
اندر دژ ولایت و حِصن امامتیم /
مانند این حصار به گیتی حصار نیست
ما امت عدالت و صلح و اخوتیم /
در ما نفاق و شیطنتِ دیوسار نیست
از جاهلیّتِ مجوس نگیریم رسم و راه /
ما را به جز ولایت مهدی (عج) شعار نیست
اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام /
در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست
گر مدعی تلاش به توهین ما کند /
با او بگو که از تو جز این انتظار نیست
تو باش و هفت خوان و خرافات و تُرَّهات /
راهی که میروی ره پروردگار نیست
زنده است دین احمد(ص) و قرآن و اهل بیت(ع) /
اَکمل از آن طریق سوی کردگار نیست
یارب رسان امام زمان منجی جهان /
فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست
پر میکند ز عدل به امرِ خدا زمین /
بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست
آئین دین مداری و تقوی شود رواج/
رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست
مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل /
مرد خدا به دورهی او خوار و زار نیست
اگر طالب علم باشی ، پرهیزکار و قانع باش و علم دوست و بردبار وحنیف روح ودیر خواب و زود خیز و حریص به کتابت و متواضع و ناملول از کار و حافظ و مکرّر کلام ، متفحص سیر و متجسسّ اسرار ، عالم دوست وبا حرمت واندر آموختن حریص و حق شناس استاد خود. .باید که کتابها و اجزاء و قلم و دوات و مانند این چیزهابا تو بود . جزازاین دیگر دل تو به چیزی نباشد و هر چه بشنوی یاد گرفتن و باز گفتن . وکم سخن و دور اندیش باش ، به تقلید راضی مشو . هر طلب علمی که بدین صفت بود ؛ زود یگانه روزگار گردد.
((پند امیر عنصرالمعالی کیکاووس به پسرش گیلان شاه))
استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.
سوره انعام آیه 37 «ان الله قادر علی ان ینزل» حضرت باقر(ع) در تفسیر آیه مذکور فرمودند: که خدای تعالی بعد از این در آخرالزمان آیات و علاماتی چند به تو مینماید از آن جمله دابه الارض و دجال، فرود آمدن عیسی از آسمان و طلوع آفتاب از مغرب است[1].
سوره انعام آیه 65 «قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم» حضرت باقر (ع) فرمودند: مراد از عذاب در آیه دجال و صیحه آسمانی در آخرالزمان است حضرت در تفسیر ادامه آیه «اومن تحت ارجلکم» فرمودند: که مراد از این عذاب، فرو بردن زمین است اهل خود را و «او یلبسکم شیعاً» یعنی در خصوص دین با یکدیگر اختلاف مینمائید و یکدیگر را قدح و ذم مینمائید و «یذیق بعضکم باس بعض» یعنی بعضی از شما بعضی دیگر را میکشید[2]. روایتی از پیامبراعظم وارد شده که حضرت فرمودند: وقتی که این خصلتها را دارا شدید (فتنههای آخرالزمان) آن وقت به وزیدن باد سرخ، یا مسخشدن، یا باریدن سنگ منتظر باشید و مصدق این سخن من در کتاب خدای عزوجل این آیه است: «قل هو القادر علی ان یبعث علیکم...»
سوره یونس آیه 24: «حتی اذا اخذت الارض زخر فها و ازینت» حضرت رضا (ع) در این باره درجواب کسی که سوال کرد از حضرت، درباره قیام قائم (ع)، حضرت فرمودند: خداوند میکند آنچه را که میخواهد در سال 200 هجری که همان انقراض حکومت آنها است که بعد از آن بلا از آل محمد زائل می گردد ودولت آنها پایمال میگردد و از هم میپاشد و بزرگی در بین آنها نیست که آنها را دورهم جمع کند و اتحادشان را حفظ کند و همین است معنای قول خداوند «حتی اذا اخذت الارض زخرفها و ازینت» محمدبن بشیر نقل میکند از محمدبن حنیفه شنیدم که میگفت قبل از ظهور ما بیرقی برای آل جعفر و بیرقی برای آل مرداس ظاهر خواهد شد و اینکه آل جعفر به ریاست نخواهد رسید و برای آل مرداس سلطنتی سخت و محکم است و ایام سلطنشان نسبت به خلایق شدید است و در ایام سلطنت دور را نزدیک و نزدیک را دور میکنند تا وقتی که ازمکر الهی و عذاب او خاطر جمع شدند ناگاه صیحه عظیمی به ایشان میرسد یعنی آفتی به دولتشان میرسد و جمعیتی برای ایشان باقی نمیماند که به سوی آن جمعیت بروند و بدرستی که خدای تعالی در کتاب خود مثلی در حق ایشان فرموده «حتی اذا اخذت الارض و زخرفها و ازینت» بعد از آن محمدبن حنیفه سوگند یاد کرد که این آیه در خصوص بنی مرداس نازل شده. طبق مستندات تاریخی بنی مرداس کنایه است از بنی عباس زیرا که در میان صحابه مردی بود که او را عباسبن مرداس می گفتند.
سوره یونس آیه 50: «قل ارایتم ان اتیکم عذابه بیاتاً حضرت باقر (ع) فرمودند: منظور از این آیه عذابی است که در آخرالزمان به فاسقان اهل قبله (اهل اسلام) نازل میشود. در حالتی که میگویند عذابی برای ما نازل نمیشود.
سوره سباء آیه 52 «و انی الهم التناوش» در تفسیبر این آیه صاحب کشاف میفرماید: که از ابن عباس مروی است این آیه در خصوص خسف بیداء ـ یعنی فرو بردن زمین لشکر سفیانی راـ نازل شده است.
سوره سباء آیه 52 «و اخذوامن مکان قریب» شیخ امینالدین طبرسی نقل نمود که ابی حمزه ثمالی گفته از حسنبن علی شنیدم که میفرمود: مراد از قول خدای عزّوجل «و اخذو من...» لشگری است که در بیابان از زیر قدمهایشان گرفته شده و به زمین فرو برده میشوند ـ و این اشاره دارد به فرورفتن لشگر سفیانی در زمین[3].
سوره معارج آیه 1 «سأل سائل بعذاب واقع» حضرت باقر (ع) فرمودند: که مراد از عذاب، آتشی است که از سمت مغرب بیرون میآید و ملکی از ملائکه آن را از پس میراند تا اینکه به محله طایفه بنی سعدبن حمام میرسد و نزد مسجد ایشان میایستد و همه خانههای بنی امیه رابا اهل و سکنه میسوزاند و هرخانهایی که در آنجا به آل محمد(ص) ستم و تعدی شده است را با اهل و سکنه آنها میسوزاند و هیچ خانهای از خانههای آنها را باقی نمیگذارد مگر اینکه آنها را میسوزاند و اینکه گفتم مهدی است[4].
حضرت صادق در رابطه با این قول خداوند متعال فرمودند: تأویل آن این است که آتشی که آن در ثوبه ـ نام مکانی است ـ واقع میشود تا به کناسهی بنیاسد منتهی میشود تا اینکه از قبیله ثقیف میگذرد وبه کشته ایی که، آل محمد(ص) او را کشتهاند نمی گذرد، مگراینکه او را میسوزاند و این پیش از خروج قائم است و در کتاب مذکور (غیبت نعمانی) از جابر و او از حضرت باقر (ع) مثل همین مطلب را روایت کرده است.
سوره هود آیه 86 «بقیه الله خیرلکم ان کنتم مومنین» حضرت باقر (ع) فرمودند: که قائم ما قیام خواهد کرد وقتی که 313 نفر یارانش فراهم شدند و حجت خدا از باقی حجتهایش بهتر است و این است معنای «بقیه الله خیرکم...»
سوره بقره آیه 155: «و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص منالاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین»
حضرت صادق (ع) فرمودند: قیام قائم از جانب پروردگار برای مومنان علامات چندی دارد. راوی پرسید: خدای تعالی مرا فدای تو گرداند آنها چیستند. حضرت فرمود: که علامتها همان قول خدای متعال است که فرمود: لنبلوکم...» حضرت در تأویل آیه شریفه فرمود که خداوند عالم میفرماید که مومنان را امتحان میکنیم با ترسیدن از سلاطین بنی فلان (بنی عباس) در اواخر سلطنتشان و با گرسنگی که به سبب گرانی نرخها به وجود خواهد آمد و با نقصان به هم رسانیدن اموال و جمع کردن اموال که به سبب کسادی تجارتهاست و با نقصان به هم رسانیدن نفوس وکثیرشدن جمعیت، که به سبب مرگ ناگهانی است و با ناقص شدن ثمرات، که به علت کم بودن زراعتها و برکت نداشتن آنهاست وبه تعجیل فرج مژده بده کسانی را که به این مصائب صابر هستند[5]. جابر نقل میکند که از حضرت باقر درباره این آیه پرسیدم حضرت فرمودند: یا جابر بعضی از مضمون این آیه خاص است و بعضی دیگر عام. آن چه که خاص است گرسنگی است که در کوفه رخ میدهد و خداوند عالم آن را به دشمنان آل محمد مخصوص میگرداند، پس آن گرسنگی، ایشان را هلاک میکند و آن چه که عام است در شام است. پس به اهل آنجا (خواه دشمن آل محمد و خواه دوست ایشان) بیم و گرسنگی به نوعی میرسد که اصلاً مانند آن را ندیدهاند. و رسیدن گرسنگی به ایشان، پیش از قیام قائم، و رسیدن بیم، بعد از قیام آن حضرت است[6].
سوره فصلت آیه 53: «سنریهم آیاتنا فیالافاق و فی انفسهم» حضرت موسیبن جعفر (ع) فرمودهاند: بعد از آن علامات24 گانه قبل از ظهور، خداوند میفرماید: که خود را به ایشان مینمایانیم هم در اطراف عالم و هم در نفسهای ایشان. اما آیات الهی در اطراف عالم همان فتنههایی هستند که واقع میشوندو آیات انفسی عبارت است از مسخ شدن عده و گروهی از مردم[7]. پس مردم قدرت خدای تعالی را هم در آفاق میبینند و هم در انفس خودشان (با توجه به مسخ شدن آنها) و قوله« حتی یتبین لهم...» اشاره دارد به خروج قائم و آن از جانب خدای عزوجل است و این خلایق آن را خواهند دید و چارهای از خروج، نیست وباید خروج کند[8].
سوره شعراء آیه 4: «و ان نشاء ننزل علیهم من السماء آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین» وهب بن حفض او از ابی بصیر روایت کرده که از حضرت باقر (ع) در خصوص آیه پرسیدم حضرت فرمودند خدای تعالی این علامات را برای بنی امیه و اتباع ایشان نازل میکند. عرض کردم: آن آیه و علامت چیست؟ حضرت فرمود: ایستادن آفتاب از وقت ظهر تا وقت عصر و نمایان شدن آفتاب روی سینه مردی که خلایق او را با حسب و نسباش میشناسند و این قضیه در زمان سفیانی رخ خواهد داد و در این وقت است که هلاکت سفیانی و قومش اتفاق خواهد افتاد[9].
حکمت اینکه خداوند قبل از ظهور علامات و آیاتی را علنی میکند به این خاطر است که مردم را از ارتکاب معاصی نهی کند در روایتی دیگر از حضرت باقر (ع) آیه و علامتی که از آسمان بر ایشان نازل میشود صدایی است که از آسمان میرسد، آنچنان صدایی است که از شدت مهابتش دختر با عفت را از پس پرده بیرون و خوابیده را بیدار و بیدار را مضطرب میگرداند و آن صیحه در ماه رمضان است[10].
سوره آل عمران آیه 179: «ماکان لیذر المومنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب» در تفسیر عیاشی از عجلانابن صالح روایت نمود که از حضرت صادق(ع) شنیدم که میفرمود: شبها و روزها نمیگذرد تا اینکه منادی از آسمان ندا بکند که ای اهل حق، از اهل باطل جدا شوید و ای اهل باطل از اهل حق جدا شوید پس در آن حال از یکدیگر جدا میشوند و تمیز مییابند معنی این است که مردم در قبل از ظهور حضرت، بد و خوب از هم جدا میشوند.
سوره مریم آیه 37: «فاختلف الاحزاب من بینهم فویلٌ للذین کفروامن مشهد یوم عظیم» جابر جعفی در تفسیر عیاشی از حضرت باقر (ع) نقل نماید که علاماتی قبل از ظهور مهدی (ع) پدید میآید و یکی از آنها این است که سفیانی با یاران خود با طوایفی از اهل شام به مخالفت و جنگ و خونریزی میپردازد و آنها را به قتل میرساند و آن یوم عظیم که در آیه میفرماید روز جنگ سفیانی است[11].
محمدبن ابراهیم در کتاب الغیبه از حضرت باقر (ع) روایت نموده که تفسیر آیه «فاختلف الاحزاب من بینهم» را پرسیدند حضرت فرمودند: که به مشاهده ی سه چیز منتظر باشید در آن حال عرض کردم یا امیرالمونین آن سه چیست؟ فرمود: 1ـ اختلافی است که در میان اهل شام واقع میشود. 2ـ بیرق های سیاهی هستند که از خراسان میآیند 3-اضطرابی است که در ماه رمضان ایجاد میشود.
سوره بقره آیه 148: «اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله علی کل شی قدیر» حضرت باقر (ع) فرمودند: که 313 یار مهدی در هرکجا باشند خدا آنها را جمع میکند و مقدمات حتمی ظهور او را فراهم میکند (در روایات جمع شدن این یاران را به آمدن پشت سر هم ابرها در پائیز تشبیه نمودهاند) و خداوند به هر کاری قادر و تواناست.
سوره نساء آیه 47: «یا ایها الذین آمنوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معکم من قبل ان نطمس وجوها علی ادبارها».
حضرت باقر (ع) در ادامه حدیثی که برای جابر انشاء میفرمانید قضیه ی فرو رفتن لشگر سفیانی را در بیداء ( سرزمین ما بین مکه و مدینه) نقل میفرمایند: وقتی لشگر سفیانی به بیداء رسید در آن حال منادی از آسمان صدا می کند که ای بیداء این قوم را هلاک گردان پس آن بیابان لشگر سفیان را فرو میکشد مگر سه نفر از آنها، که خدای تعالی سرهای ایشان را به پشت سرشان برمیگرداند و آن سه نفر از قبیله کلب میباشند که آیه فوق در خصوص ایشان نازل شده است[12].
سوره فصلت آیه 16: «عذاب الخزی فی الحیوه الدنیا و لعذاب الاخر»
ابی بصیر نقل نموده که در رابطه با این قول خدای تعالی ازحضرت صادق پرسیدم ایشان فرمودند: یا ابا بصیرکدام خزی و خواری شدید تر است از اینکه مرد در خانه خود با اهل و عیال خویش و برادرش نشسته باشد که ناگهان چند نفر به منزل آنها داخل شوند و گریه کنند و از ایشان پرسیده میشود که این حالت گریه و زاری برای چیست؟ ایشان جواب دهند که: فلان شخص هم اکنون مسخ گردید. روای گوید که عرض کردم که آیا این واقعه پیش از قیام قائم (ع) خواهد شد یابعد از آن؟ حضرت فرمود: پیش از ظهور قائم این وقایع اتفاق خواهد افتاد[13].
سوره آل عمران آیه 9: «ان الله لایخلف المیعاد» حضرت امام محمدتقی (ع) فرمودند: که قیام قائم ما از میعادهاست. و از میعادهاتخلف صورت نمیگیرد به اینکه بداء حاصل شود پس ظهور حضرت حتمی الوقوع است، و اگر هم بخواهد بدایی صورت بگیرددر خصوصیات و فروع آن است نه در اصل ظهور، مانند اینکه مثلاً قیام حضرت قبل از زوال حکومت بنی عباس باشد.
سوره سباء آیه 51: «ولو تری اذ فزعوا فلافوت و اخذوا من مکان قریب» حضرت رسول اکرم (ص) طی روایتی فرمودند: وقتی لشگر سفیانی بر لشگرهای دیگر ظفر یافت وقتی به سرزمین بیدا رسیدند به سبب رسیدن بلا مضطرب میشوند و برای اینکه بترسند و برایشان آیتی بشود، و هر آینه بلا از ایشان فوت وزائل نمی شود و از جایگاه نزدیک (یعنی از زیرپاهایشان گرفته میشوند یعنی زمین بیداءایشان را از زیر پا میگیرد و فرو میکشد و این است تأویل آیه (ولو تری اذ فزعوا...)
سوره اسراء آیه 6: «ثم رددنالکم الکره علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیراً» حضرت رسول در روایتی فرمودند: این آیه خطاب به بنی امیه است یعنی بعداز این، نوبت غلبه کردن برشمارا به آل محمد(ص) میدهیم و به شما بادادن اموال و اولاد امداد و اعانت میکنیم و عدد لشگر شما را از لشگر حنین بیشتر مینمائیم. منظور از روایت این است که بعد از اینکه بنی امیه به خلافت رسیدند پس از مدتی خداوند به وسیله قائم دوباره آل محمد را بر آنها مستولی میکند.
سوره هود آیه 8: «ولئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده لیقولن ما یحبسه الایوم یاتیهم لیس مصروفا عنهم و حاق بهم ماکانوا به یستهزون». علیبن ابراهیم در تفسیر آیه چنین گفته که ایشان را در دنیا در لذت خود باقی میگذاریم تا اینکه قائم (ع) خروج کند. پس از آن وقت ایشان را بر میگردانیم و عذاب میکنیم وقتی در دنیا هستند به سخره و استهزاء میگویند که مهدی ظهور نمیکند و خداوند در جواب ایشان میفرماید: امروز (روز خروج قائم) عذاب دچار آنها خواهد شد به طوریکه از آنها زائل نخواهد شد آن عذاب، و این عذاب به خاطر استهزاء و تمسخرشان است.
سوره ابراهیم آیه 4: «و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی نور و ذکر بایام الله» در تفسیر این آیه علیبن ابراهیم میگوید: ایام خدا سه تاست: 1ـ روز مرگ 2ـ روز قیامت 3ـ روز خروج قائم.
سوره رحمن آیه 64: «مدهامتان» در تفسیر علیبن ابراهیم از حضرت صادق (ع) نقل شده است که حضرت فرموده تفسیر این آیه این است که در وقت ظهور حضرت، مابین مکه و مدینه نخلستانها به هم متصل میشوند.